عضو شوید


نام کاربری
رمز عبور

:: فراموشی رمز عبور؟

عضویت سریع

نام کاربری
رمز عبور
تکرار رمز
ایمیل
کد تصویری
به سایتچه محفل الذاکرین خوش آمدید این وبلاگ را با تمام وجود به اربابم امام حسن مجتبی (ع) تقدیم میکنم.
براي اطلاع از آپيدت شدن وبلاگ در خبرنامه وبلاگ عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود



مداح مورد علاقه شما کیست؟

آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 23
بازدید دیروز : 78
بازدید هفته : 193
بازدید ماه : 190
بازدید کل : 255670
تعداد مطالب : 189
تعداد نظرات : 59
تعداد آنلاین : 1

Alternative content


روزشمار محرم عاشورا
پخش زنده حرم
اربعین حسینی
نویسنده : ذاکر
تاریخ : 24 / 9 / 1392

همینکه سمت نگاهش به قتلگاه افتاد

دلش شکست و دوباره به آه آه افتاد

دوباره زلزله ای بین بارگاه افتاد

اگر غلط نکنم کوه صبر راه افتاد

ولی چه کوه عجیبی چقدر خم شده است

چقدر دور و برش رشته کوه کم شده است

بلند شد؛به زمین خورد و گفت یادت هست

چگونه قامت رعنای خواهر تو شکست

مرا به خاک زد و روی سینه تو نشست

تو را به نیزه کشید و مرا به محمل بست

عصای پیری خواهر! قدم خمیده شده

شبیه قامت مادر! قدم خمیده شده

توای مسافر نیزه ! چه خوش سفر بودی

جلوی محمل ما مثل یک سپر بودی

اگر چه بر سر نی یا که طشت زر بودی

در این سفر همه جا منشاء اثر بودی

سرت به جای سرما چه سنگ ها می خورد

چقدر جای حرم سنگ بی هوا می خورد

مرا پس از تو به بازار شام ها بردند

چقدر در وسط ازدحام ها بردند

برای سنگ زدن زیر بام ها بردند

مرا به مجلس لقمه حرام ها بردند

شراب خورد و تو را ازخجالت آبت کرد

حرام زاده تو را خارجی خطابت کرد

حرام ها! حرمت را عذاب می کردند

برای بردن سرها شتاب می کردند

و خنده بر دل زار رباب می کردند

به پیش تشنه لبان آب آب می کردند

به تشنگان پر احساس وای خندیدند

به مشک پاره عباس وای خندیدند

امام دوم این کربلا امامت کرد

که قافله زسفر آمد و اقامت کرد

اگر چه بر سر ناقه ولی قیامت کرد

چقدر جان به فدای تو و خیامت کرد

امام ناقه نشینم ! اسیریم را دید

و لحظه لحظه ی احساس پیریم را دید

امام ناقه نشینم اسیر تر شده بود

در این سفرزمنم پیرتر شده بود

لبش هم از لب خشکم کویرتر شده بود

ولی به شام کمی سر به زیرتر شده بود

همینکه راس تو دراین مسیر می افتاد

سرش شبیه شما سر به زیر می افتاد

ببین که وعده نمودم چه زود برگشتم

ببین که سوختم و مثل عود برگشتم

از آتش دل خیمه چو دود برگشتم

سپید بودم و حالا کبود برگشتم

کبودی تنم از زخم تو فزون تر نیست

کبودیم که به اندازه های مادر نیست

در آن غروب که راس ستاره را بردند

به خیمه ها چقدر گوشواره را بردند

و چادری که شده پاره پاره را بردند

و پشت خیمه سر شیرخواره را بردند

اگر چه با سر این طفل همسفر شده ایم

هزار مرتبه مردیم و زنده تر شده ایم



:: موضوعات مرتبط: صفر , اشعار , اشعار ائمه (ع) , ,
:: برچسب‌ها: اربعین حسینی , حضرت زینب , شعر حسینی , نوحه , سیب سرخی , روضه ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
اربعین حسینی
نویسنده : ذاکر
تاریخ : 24 / 9 / 1392

کوچه به کوچه پشت نی از بس دویده ام

باور نمی کنم سر قبرت رسیده ام

مهمان خسته آمده از جا بلند شو

دیگر توان نمانده مرا قد خمیده ام

چشمی نمانده تا که تماشا کنم تو را

سویی نمانده بهر من ای نور دیده ام

شاید نمی شناسی مرا پیر تر شدم

من زینبم که داغ غمت را کشیده ام

لطفی کن و کنار خودت دفن کن مرا

دیگر حسین به جان خودت من بریده ام



:: موضوعات مرتبط: محرم , اشعار , اشعار ائمه (ع) , ,
:: برچسب‌ها: اربعین حسینی , حضرت زینب , شعر حسینی , نوحه , سیب سرخی , روضه ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
محرم آمد
نویسنده : ذاکر
تاریخ : 29 / 7 / 1392


راه را باز نماييد ...محرم آمد

دم بگيريد که هنگامه ي ماتم آمد

دست بر سينه نهاده ...همه تعظيم کنيد

مادري دست به پهلو، کمري خم آمد

نوکران، سينه زنان، موي کنان، مويه کنيد

سر برهنه ز جنان حضرت خاتم آمد

امشبي را که شب درد دل با يار است

سفره ي دل بگشاييد محرم آمد

پيرهن مشکي ما حوله احرام عزاست

در حسينه ارباب خدا هم آمد

چشم ما گريه کنان وصل به چشم زهراست

زين سبب سلسله ي اشک منظم آمد

بر سياهي عزا ديده ي ما روشن شد

بزم دلداگي يار فراهم آمد

روز محشر که همه خلق خدا حيرانند

رتبه ي زائر ارباب مقدم آمد

قدر بال مگسي اشک بشويد دل ما

قطره ايي پاک تر از چشمه ي زمزم آمد

عرضه بر دوست کنم نوکري يک ساله

که همه عشق خدا صاحب پرچم آمد

فاطمه منتظر آمدن ما بوده

لشگر گريه کنان شه عالم آمد


 

قاسم نعمتی



:: موضوعات مرتبط: محرم , اشعار ائمه (ع) , ,
:: برچسب‌ها: دانلود مداحی , حاج حسین سیب سرخی , آموزش صددابرداری هیئتی , محرم ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
بی قرار بقیع
نویسنده : ذاکر
تاریخ : 24 / 5 / 1392

آیت الله صافی گلپایگانی مرجع تقلید که اخیراً‌ در پیامی خواستار عزای عمومی مسلمانان در سالروز تخریب بقیع شده است‌، شعری با عنوان «بی قرار بقیع» سروده است.

خوش آن نسیم که مى‌آید از کنار بقیع
خوشا هواى روان بخش و مُشکبار بقیع

فرشتگان ز زمین مى‌برند سوى بهشت
براى غالیه‌ی حوریان غبار بقیع

اگر که طور تجلّى ز صدق مى‌طلبى
بیا به گلشن روحانى دیار بقیع

دریغ و درد که از ظلم دشمنان خدا
خراب شد همه آثار بى‌شمار بقیع

ایا که غیرت دین دارى و ولایت آل
ببار خون، عوض اشک در کنار بقیع

خراب کرد ستم، مشهد چهار امام
کز آن شرف به سما یافت خاکسار بقیع

نخست مرقد سبط نبى امام حسن
بزرگ محور اعزاز و افتخار بقیع

مزار حضرت سجاد، اسوه عبّاد
امین اعظم حق، رکن استوار بقیع

مزار حضرت باقر، عزیز پیغمبر
که بر فزوده به اجلال و اشتهار بقیع

مزار حضرت صادق رئیس مذهب و دین
جهان علم و عمل، نور کردگار بقیع

قبور منهدم دیگر از تبار رسول
فزوده است بر اوضاع رنج بار بقیع

ز ظلم فرقه وهّابیان ناکس دون
بیا ببین که خزان گشته نوبهار بقیع

سعودیان عمیل یهود و صهیونیسم
ز ظلم، هتک نمودند اعتبار بقیع

قبور آل پیمبر، خراب و ویران است
فرشتگان همگان‌اند سوگوار بقیع

در این مصائب عظمى ولىّ عصر بوَد
شکسته خاطر و محزون و داغدار بقیع

کند ظهور و جهان پر کند ز دانش و داد
زند به ریشه خصم ستم شعار بقیع

قیام باید و مردانگى و همّت و عزم
که بر طرف کند این وضع ناگوار بقیع

وگرنه تا نشود قطع دست استعمار
جهان شیعه بود زار و دل فکار بقیع

حرامیان به حرم تا که حاکم اند روا ست
که مسلمین همه باشند شرمسار بقیع

سلام بى حد و بسیار بر پیمبر و آل
درود وافر و بى انتها نثار بقیع

ز یاد مرقد ویران اولیاى خدا
همیشه «لطفى صافى» است بى قرار بقیع

 



:: موضوعات مرتبط: اشعار , اشعار ائمه (ع) , ,
:: برچسب‌ها: شعربرای بقیع , آیت الله صافی , سالروز تخریب بقیع ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
پسر فاطمه دل را طلب آموخته ای
نویسنده : ذاکر
تاریخ : 23 / 5 / 1392

پسر فاطمه دل را طلب آموخته ای
معرفت بر عجم و هم عرب آموخته ای
در کلاسی که گشودی به شب عاشورا
عارفان را تو مناجات شب آموخته ای
داده ای دل به خدا تا همه دل بر تو دهند
بر مریدان محبت ادب آموخته ای
کربلا مدرسه عشق و تو استاد بزرگ
درس غیرت به زهیر و وهب آموخته ای
تو چگونه بشری ای پسر ختم رسل
بر ملک گفتن "سبحان رب" آموخته ای
شامیان تیغ کشیدند و نمی دانستند
نطق بر زینب والا نسب آموخته ای
سایۀ خون تو بالای سر زینب بود
شیوۀ معرفت او را عجب آموخته ای
مرگ بر غصه، به خواهر تو چه گفتی که بگفت
"ما رایت الا جمیلا"، طرب آموخته ای
سنگ می زد به سرت خصم و لبت می خندید
صبر بر شیعه به حال غضب آموخته ای
ذلت از منزلت هاشمیان می کاهد
همه را عزت پر تاب و تب آموخته ای
داغ بر لاله تو خونین جگر انداخته ای
خنده بر غنچه تو خشکیده لب آموخته ای
نفس اگر هست سبب سوز، سبب سازی تو
ای مسبب دل ما را سبب آموخته ای
خلق بیگانه به راحت طلبی می نازد
تو به یاران تعبد تعب آموخته ای
ساربان نیز گدا بود که انگشتر برد
خود تو این بخشش خاتم ز أب آموخته ای
دل(کلامی) بکن از مردم اغیار بخوان
آن دعایی که به ماه رجب آموخته ای

 

 

 

شاعر : ولی الله کلامی زنجانی



:: موضوعات مرتبط: اشعار ائمه (ع) , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0

 

سر از رعایتِ هنجارِ ما مپیچ ای شیخ


به گِردِ خانه ی دلدارِ ما مپیچ ای شیخ!


نگاه کن به صفِ همرهانِ کوچکِ خویش


به سوی لشگرِ بسیارِ ما مپیچ ای شیخ!


یقین که قامتِ تو قد نمی دهد، برگَرد


به هرزه دورِ سپیدارِ ما مپیچ ای شیخ!


بیا رها کن و طومارِ زندگانیِ خویش،


به دستِ خویش زِ پیکارِ ما مپیچ ای شیخ!


" نصیحتی کنمت بشنو و بهانه مگیر"


برو به پایِ "علمدارِ" ما مپیچ ای شیخ!! — 

 

شعر زيباي حسين جنتي

 

 



:: موضوعات مرتبط: شخصیت ها , اذکار , اشعار اجتماعی , اشعار ائمه (ع) , ,
:: برچسب‌ها: وهابیت , ,
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0

وهاّبیان پست! چرا بس نمی کنید

مسعود یوسف پور در جديدترين سروده خود را به موضوع نبش قبر حجر ابن عدي توسط جريان سلفي فعال در سوريه اختصاص داده است:

پایگاه مداحی .سایت هیئت ها .سایت مداحان . اخبار ,اخبار سیاسی ,اخبار مذهبی ,اخبار ایران ,اخبار جهان ,اخبار علمی ,اخبار فرهنگی ,خبر ,خبر سیاسی ,خبر علمی ,خبر فرهنگی ,سایت هیئت ها ,سایت مداحان ,پایگاه مداحی .سایت هیئت ها ,سایت مداحان ,پایگاه مداحی ,سایت نوحه ,سایت مذهبی ,آدرس هیئت های مذهبی ,مداحی ,دانلود نوحه ,روضه ,پایگاه مداحان ,مداحان ایران ,نوحه های زیبا ,پایگاه هیئتی ها ,پاتوق بچه هیئتی ها  

این نبش قبر، عقده ی دیرینه ی شماست
این ها گواهِ جنگ علیه خودِ خداست
وهاّبیان پست! چرا بس نمی کنید
اندازه ی خصومت یک قوم تا کجاست؟
گیرم که نبش قبر کنیدش، چه فایده؟
دیگر مزارِ ابن عدی در قلوب ماست ...
"یک عده آمدند پی نبش قبر"، آه
این حرفها چقدر برای من آشناست
تاریخ چند صفحه ورق خورد تا رسید
آنجا که دور قبر غریبی سر و صداست ...
تا نبش قبر فاطمه راهی نداشتند
دیدند ذوالفقار به دستان مرتضاست
ذهنم دوباره رفت به جایی شبیه این
حرف مدینه نیست دگر، حرف کربلاست
ده نیزه دار دور و برِ قبر کوچکی
حلقه زدند... لشگر دشمن چه بی حیاست
حالا رباب مانده و یک شیرخواره که
مثل سرِ حسین، سرش روی نیزه هاست...



:: موضوعات مرتبط: پیامها , اشعار , اشعار اجتماعی , اشعار ائمه (ع) , ,
|
امتیاز مطلب : 1
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1

صفحه قبل 1 صفحه بعد


نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

آمار مطالب

:: کل مطالب : 189
:: کل نظرات : 59

آمار کاربران

:: افراد آنلاین : 1
:: تعداد اعضا : 2

کاربران آنلاین


آمار بازدید

:: بازدید امروز : 23
:: باردید دیروز : 78
:: بازدید هفته : 193
:: بازدید ماه : 190
:: بازدید سال : 2714
:: بازدید کلی : 255670

RSS

Powered By
loxblog.Com